• شماره های پیشین

    • فهرست مقالات خردنامه صدرا

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - سرمقاله
        آیت‌الله سیدمحمد خامنه‌ای
        پيش از اين و در لسان ارباب عقول آمده بود كه حكمت و فرهنگ در رأس امور و در حكم سر در اندام انسان است زيرا كه خرد و تجربه و دانش است كه حيات آدمي را حراست و اداره ميكند و او را از خطرات و زيانهاي كوچك و بزرگ نگهبان است. اما زمانه آن اندازه مهلت داد كه اين شيوة حكيمانه را چکیده کامل
        پيش از اين و در لسان ارباب عقول آمده بود كه حكمت و فرهنگ در رأس امور و در حكم سر در اندام انسان است زيرا كه خرد و تجربه و دانش است كه حيات آدمي را حراست و اداره ميكند و او را از خطرات و زيانهاي كوچك و بزرگ نگهبان است. اما زمانه آن اندازه مهلت داد كه اين شيوة حكيمانه را وارونه و معكوس در جامعةنوين و در دستگاههاي حاكمه و مديرة مردمي ببينيم جامعه‌يي كه هزاران سال به جهانيان خرد و حكمت و دانش‌آموخته است و انقلابي را برپا ساخته كه شعار آن براندازي جهل و خردگريزي و خطا‌كاري و زيانباري است. با دقت و معاينة دستگاهها و گروههاي رسمي و دولتي كه كار فرهنگي ميكنند و نقاط ضعف و خلأ آن را كه ميراث دوران استثمار بيگانگان است، برطرف ميسازند، اين حقيقت بوضوح ديده ميشود كه نقايصي فراوان در بهره‌وري و ثمربخشي آنها هست و در عمل به مأموريت و مسئوليت فرهنگي عمل نميكنند كه اگر تلاش خودجوش و مسئولانه گروهها و مؤسسات آزاد غيردولتي نباشد، فرهنگ و دانش انساني كشور روز بروز عقبتر خواهد رفت و همانگونه كه معروف است كه «دولت تاجر خوبي نيست» در عمل اثبات شده است كه در كار فرهنگ و نشر فضيلت و حكمت نيز مدير و مجري خوبي نيست و ثابت شده است كه اگر كار فرهنگي و نشر علوم و معارف اسلامي منحصراً در قالب دولتي باشد، كشور به زيانهاي جبران‌ناپذيري مادي و معنوي خواهد رسيد. اما أعجب از عجيب، تصميم عده‌يي از مسئولين است كه كار سياستگذاري و اجرا و برنامه‌ريزي بدست آنهاست و براساس اخبار رسمي مژده داده‌اند كه ببهانه فقر خزانه، بودجه‌هاي كمكي به نهادها و بنيادهاي متخصص در فلسفه و معارف اسلامي و علوم انساني و تربيتي اجتماعي و جداولي كه در قانون بودجه عهده‌دار كمك به آن مؤسسات است حذف گردد، و اين مؤسسات غيردولتي (ان جي او) كه برخي از آنها دهها سال است كه با بهره‌گيري از كمك اندك دولتي با وجود دهها موانع و مشكلات عادي يا عمدي، فقط به انگيزه و ارادت خود به آن كارها، به ملت و حكمت و فرهنگ كمك ميكنند، عمر عزيز خود را صرف مينمايند تا نگذارند نهال تربيتي معنويات و حكمت و خردورزي رو به‌ خزان رفته و بيثمر گردند. به خزان بروند و از ثمردهي بيفتند. اين طرح نارسا كه با ظاهري فريبنده و ببهانه كمك به رزمندگان و معلولان، پيشنهاد و تصويب شده باحتمال قوي سير تكامل و توليد و رشد علوم انساني و تربيتي و حكمت و معرفت را كه بيشتر بر دوش مؤسسات كمك بگير از بودجه است، كند و حتي تعطيل خواهد كرد و مانند برخي ديگر دستگاههاي توليدي و اقتصادي كشور رو به ‌نابودي خواهد رفت، همان چيزي كه دشمن اسلام و انقلاب اسلامي ايران همواره آرزوي آنرا داشته و هيچ روز و شبي جز با اين انديشه مخرب ضد ايراني و اسلامي، سر بر بالين ننهاده است. تصويب و اجراي اين تفكّر خطرناك، كه بيشتر مدعي چاره امور مادي رزمندگان شرافتمند ما هست تا امور معنوي آنها (و نميداند كه معرفت و امور معنوي زيرساخت وجود و كردار آدمي است) سبب خواهد شد كه مشمولان شريف اين مصوبه به سمت و سوئي سوق داده شوند كه بجاي‌انگيزه‌هاي معنوي و اعتقادي كه آنها را به بذل جان و مال و سلامت خود دعوت ميكرد، سرگرم امور مادي و رفاه خود باشند و پشتوانه‌هاي معرفتي و تربيتي براي نسلهاي آنها و ديگر افراد، رو به نابودي بروند. فرداي اين ملت و اين انقلاب، مردمي دردمند و با فرهنگ انقلابي و دينباوري و حكمت و اخلاق ميخواهد تا با اين انگيزه‌هاي معنوي از مرزهاي مادي و معنوي اين كشور دفاع كند و نه مردمي بي‌انگيزه و بيبهره‌وري اجتماعي و جماعتي سير و مرّفه بيدرد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - سرمقاله
        آیت‌الله سیدمحمد خامنه‌ای
        يكي از قويترين و مؤثرترين راههاي تسلط بر يك كشور و نفوذ در يك ملت، تأثير بر روي جوانان آنها و به انحراف كشيدن عقيده و فرهنگ اسلامي، و در واقع تبديل هويت ملي آنان ميباشد. كشور ايران، چه پيش از انقلاب و چه پس از آن، همواره هدف دشمناني همچون انگليس و امريكا بوده و زهر سياس چکیده کامل
        يكي از قويترين و مؤثرترين راههاي تسلط بر يك كشور و نفوذ در يك ملت، تأثير بر روي جوانان آنها و به انحراف كشيدن عقيده و فرهنگ اسلامي، و در واقع تبديل هويت ملي آنان ميباشد. كشور ايران، چه پيش از انقلاب و چه پس از آن، همواره هدف دشمناني همچون انگليس و امريكا بوده و زهر سياست آنها را چشيده است. نخستين نسخه‌يي كه دشمن با اين هدف شوم اجرا نمود اعزام دانشجو ـ‌و بيشتر از خانواده رجال‌سياسي روز‌ ـ به فرانسه و انگليس بود، كه از اين طريق از آنان براي اقامه فراماسونري در ايران بهره بگيرد و به كرسي وزارت و نمايندگي مجلس و مناصب‌عاليه كشوري بگمارد و حكومت را بدست آنان بسپرد. تأسيس دانشگاه در ايران نيز گام بعد نسخه سابق بود تا افكار جوانان را بسبك اروپايي پرورش دهد و از اين راه نيز بهره‌ها ببرد، گرچه تا حد بسياري بسبب نجابت و هوشياري بيشتر جوانان ما از اين خطر دور ماندند و به دانش و فن و فرهنگ كشور خدمت كردند تا به دشمن. اما دشمن هرگز از اهداف پليد خود دست برنداشت و پس از پيروزي انقلاب عظيم اسلامي ملت ايران، در اجراي اين سياست كهنه، بعنوان راه تسلط نرم بر اين ملت، جدّيتر شد. متأسفانه بر اثر ضعف بينش و عمل، و گاهي دانسته و براي خدمت به دشمن، از طرف بيشتر مجريان و مسئولان دولتهاي وقت، سياست كهنه دشمنان دوباره جان گرفت و مصرانه به اجرا گذاشته شد؛ يكي بصورت جذب و بكارگرفتن استادان ناصالح و ديگر بصورت اخراج اساتيد صالح و وفادار به انقلاب و نظام اسلامي. در يك بررسي ميداني كه بوسيله آگاهان درون دانشگاهها و مطلعان امور اجتماعي انجام گرفته، با هزار دريغ و تأسف، هنوز اين سياست تسلط بخشيدن انديشه و فرهنگ عادات غربي برجامعه دانشگاهي و تهي ساختن و دور نمودن جوانان از فرهنگ ملي و اسلامي و انقلابي و دور نمودن اساتيد دلسوز و فاضل و خدمتگذار، بصورت واضحي اثبات شدني است، و فرياد «يا للمسلمين» اين اساتيد پاك و فاضل و داراي اعتقادات و منش انقلابي و ولايي از هر سو شنيدني ميباشد و «دست آشنايي» نيست كه دستگير اين ستمديدگان بشود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - سرمقاله
        آیت‌الله سیدمحمد خامنه‌ای
        در آستانه فصل خزان امسال، اين شماره از خردنامه صدرا بدست حكمتجويان ميرسد كه فصل خزان و برگريزان ثمرات درخت نبوت و عزا و ماتم بر سالار و سيد شهيدان است. در اين تقارن نكته‌هاست كه خردمندان مي‌يابند و ميربايند. نخست آنكه آنچه را حكيمان در حكمت‌آموزي نظري آموختند و هر آن شي چکیده کامل
        در آستانه فصل خزان امسال، اين شماره از خردنامه صدرا بدست حكمتجويان ميرسد كه فصل خزان و برگريزان ثمرات درخت نبوت و عزا و ماتم بر سالار و سيد شهيدان است. در اين تقارن نكته‌هاست كه خردمندان مي‌يابند و ميربايند. نخست آنكه آنچه را حكيمان در حكمت‌آموزي نظري آموختند و هر آن شيوه بهزيستن و خوشبختي گزيدن را كه در طول زمان به نمايش گذاشتند، اين امام حكيمان و يارانش در نيمروزي از عاشورا در سرزميني بنام نينوا يا كربلا به صحنة عمل درآوردند و ابواب و فصول حكمت نظري و حكمت عملي و اخلاق و فتوت و بالاتر از همه، عشق الهي را در كوتاهترين زمان به تاريخ نشان دادند. دوّم آنكه بسياري انديشمند و حكيم و دانا و راه‌آموز بشر، در تعريف و معناي زندگي و راه خوشبختي و عاقبت نيك سخنها گفتند و شيوه‌ها نشان دادند، اما در اين روز بزرگ تاريخ، امام شهدا و يارانش، يك به يك، در كوتاهترين رفتار خود در كلام و خطاب و در نبرد و هماوردي شيرمردانه و بركف داشتن جان گرانمايه، معناي حقيقي زندگي و خوشبختي و پايان نيك عمر كوتاه بشري را به جهان و آيندگان هويدا ساختند. شاگردان اين مكتب، معني حيات انساني را آميخته‌يي از عقيده و اخلاص و توحيد از يكطرف و آزادگي و شجاعت و تيغ كشيدن بر روي خصم خدا و خلق، از سوي ديگر معرفي كردند، و حتي نوآموزاني چون حرّ رياحي، در يك لحظة عمر خود، خود را از بند دنياپرستي رهانيدند و به جمع نيكفرجامان اولوالالباب پيوستند، چه رسد به مردان سالخورده‌يي كه همة قلل رفيع فرهنگ والاي اسلام و قرآني بودند و شيرمرداني از اهل‌بيت پيامبر(ص) كه جهان را در برابر عظمت خود بسيار حقير و كوچك ميديدند و مرگ با عزت را شيرينتر از عسل ميدانستند. امام شهيدان، كه خود مظهر تمام اسماء‌الهي شده بود، اسمائي كه يكايك آنها را ‌‌باري تعالي روز نخست بشريت به آدم آموخته بود، بمنصة ظهور ‌آورد. ارواح اين حلقة زرين خلقت، اسطوره‌گان تاريخ بشريت، ‌گويي همان مدبّران قدسي ملكوتي بودند كه براي تربيت انسان و آموختن و دادن الگوي يك زندگي جاويد پرسعادت به او، از آسمان بر زمين آمده بودند تا اخلاص و اخلاق و فداكاري و فتوت و بالاتر از همه، عاشقي را به نسل همة بشر بياموزند و درخت حكمت را كه خصم شيطان و شيطانيان است، آبياري نمايند و آنها را به خرد و خردورزي رهنما گردند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - سرمقاله
        آیت‌الله سیدمحمد خامنه‌ای
        تقارن اين فصل با عزاداري اباعبدالله الحسين عليه‌الصلوة و السلام، و نقش اربعين حسيني در بقاء اسلام بهانه‌يي است تا يكي از دستاوردهاي شيعه و آموخته‌هاي اهل بيت عليهم‌السلام بهتر شناخته و به حكمت آن توجه بيشتر و اشاره‌يي شود. واقعه كربلا و به شهادت رساندن امام حسين(ع) و هم چکیده کامل
        تقارن اين فصل با عزاداري اباعبدالله الحسين عليه‌الصلوة و السلام، و نقش اربعين حسيني در بقاء اسلام بهانه‌يي است تا يكي از دستاوردهاي شيعه و آموخته‌هاي اهل بيت عليهم‌السلام بهتر شناخته و به حكمت آن توجه بيشتر و اشاره‌يي شود. واقعه كربلا و به شهادت رساندن امام حسين(ع) و همة رجال اجتماعي و سياسي آنروز و قهرمانان دفاع از اهل‌بيت، در نظر جريان معارض و مبارز ضد اسلام كه ابوسفيان و معاويه رهبر آن بودند، واقعة سياسي مهمي بود زيرا بگمان آنان با اين واقعه، نسل وارثان پيامبر و شعار‌ها و دين او منقرض ميشد و نظام اسلام برانداخته و از صفحه تاريخ حذف ميگرديد. اما قدرت جوهري آئين الهي اسلام و قوت تدبير ائمه، بويژه امام سجاد(ع) بدنبال حادثه كربلا، سبب گرديد كه نه فقط اسلام و شيعه تن به نابودي نداد و تسليم سياستهاي شيطاني مكتب ابوسفياني نشد بلكه بطرق مختلف نقاب از چهرة تشيع برداشت و اسلام واقعي را روز بروز روشنتر نمود. اقامة عزاداري و زيارت اباعبدالله(ع) در اربعين، يعني چهلم شهادت او، يكي از سنتهايي بود كه از همان روزهاي نخستين امامت امام سجاد(ع) به شيعيان آموخته شد و تلاش مأموران حكومتي بني‌اميه و بني‌عباس كه قرنها امپراتوران و شاهنشاهان دوران خود بودند، براي مقابله و جلوگيري آن سودي نبخشيد و روح مبارزه و دشمني حاكمان ستمگر و عزم و مطالبه عدالت و آزادي روز بروز در شيعه قويتر گشت و با راهنمايي امامان شيعه، سازمانهاي پنهان سياسي و نظامي براي شكستن قدرت حكومتهاي غاصب هر روز بيشتر و مؤثرتر گرديد. چراغ راهنماي آنهمه نهضتهاي معروف يا فراموش شدة ايرانيان برضد خلفا كه در تاريخ آمده، و محور اتحاد پيروان خط ولايت، همين سنت «اربعين» و تجديد عزاداري و يادآوري واقعة وحشيانة خلفا در كربلا بود كه نگذاشت خطوط اصلي سياسي اسلام، ‌يعني پيكار با ستم و ستمگر، نفي انظلام و ستمپذيري و ساختن جامعه‌يي با فرهنگ مبارزه براي اقامة حق و اجراي عدالت و مساوات و صلح و آرامش، و طرد اشرافيت و برده‌داري امت مسلمان، و رد شعار جدايي دين از سياست فروگذار شود؛ هماني كه پس از چهارده قرن، انقلاب اسلامي ايران پرچم آنرا بلند كرد و پيام آنرا به جامعة بشري داد. پيام واضح نهضت حسيني آنروز و پيام انقلاب اسلامي امروز، اصل جدايي‌ناپذيري دين از سياست بود كه طواغيت زمان ما آنرا بخوبي حس كرده و مانند آل‌سفيان بدنبال خاموش كردن آن هستند و مشتي مزدوران خود در ايران و جهان را براي نابودي آن به صف كرده‌اند، اما هيهات كه اين چراغ الهي خاموش شود و دشمنان شيعه به مراد خود برسند. «والله متّم نوره و لو كره الكافرون». پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - سرمقاله
        آیت‌الله سیدمحمد خامنه‌ای
        همچنانكه آيين مقدس اسلام و ديگر اديان الهي برنامة سياست و تربيت اجتماع را از راه فرهنگ‌سازي و افزايش آگاهي آنها به حقايقي از جهان آفرينش و نيز حقوقي كه انسان از خداوند دريافت داشته، آغاز كردند، دشمنان جوامع انساني نيز براي دورسازي مردم از حقوق حقة خود و به سلطه و بردگي چکیده کامل
        همچنانكه آيين مقدس اسلام و ديگر اديان الهي برنامة سياست و تربيت اجتماع را از راه فرهنگ‌سازي و افزايش آگاهي آنها به حقايقي از جهان آفرينش و نيز حقوقي كه انسان از خداوند دريافت داشته، آغاز كردند، دشمنان جوامع انساني نيز براي دورسازي مردم از حقوق حقة خود و به سلطه و بردگي گرفتن پنهان آنها، فرهنگ و عقايد غلط و گمراه كننده را ـ‌‌با ساختن فلسفه‌هاي دروغين و بي‌بنياد، و گسترش افكار مادي و ترغيب جوانان به لذات شهواني و لودگي و پوچي، به خورد مردم دادند كه مصداقي از همان مقابلة بناي قديم شر در برابر خير و اهريمن در برابر يزدان و ظلمت در برابر نور بود و البته براي رسيدن به اهداف خود،، از همة راههاي ممكن با فرهنگ اصيل دين و حكمت و سنن و افكار مفيد براي جامعه به جنگ پرداختند و سعي در ويرانسازي كانونهاي معرفت‌ساز و فرهنگي اسلامي نمودند. بعد از وقوع انقلاب اسلامي نيز كه نظام اسلامي انقلابي ايران پرچم هدايت بشري اسلام را ـ‌كه قرنها در غبار فراموشي پنهان شده بود‌ ـ برپا كرد، مبارزه براي سقوط يا دستكم تحريف آن از سوي دشمنان آغاز شد و از هيچ اقدامي در اينباره كوتاهي نكردند. امروز نيز پس از گذشت چهار دهه پس از مقاومت مردم انقلابي ايران در برابر نقشه‌ها و فتنه‌هاي رنگانگ دشمن، كه بايد اركان فرهنگ‌سازي انقلابي و اسلامي هر روز پررنگتر و شديدتر شود، وقايع و اخباري ديده و شنيده ميشود كه هزاران فرسنگ از اين اميد و آرزو دورتر است، و خطر براندازي نظام انساني اسلامي ايران را اعلام ميكند. شگفتي اينجاست كه مسئولين دولتي اين نظام كه براي حفظ نظام اسلامي بر روي كار آمده و ناز بر گردون ميفروشند، در اقدامات خود از جمله در رفتار با نهادهاي خدمتگزار فرهنگي غيردولتي راهي را ميروند كه ممكن است به همان خواسته دشمنان برسد و نهادهاي فرهنگي و بنيان حكمت و فرهنگ ملت را به نابودي بكشاند، و اين ساز ناهماهنگ با مصلحت نظام اسلامي و روح قانون اساسي را ببهانه‌هاي واهي اقتصادي و مالي و بقولي جلوگيري از رانت سياسي! (نامي كه بيشرمانه به بنيادهاي شبه خيرية فرهنگي و علمي داده‌اند) مينوازند. بنياد حكمت اسلامي صدرا از جمله كمك بگيراني از بودجه كشور بوده است كه با بودجه‌يي ناچيز و نزديك به هيچ، از يكطرف منشأ اجراي طرحهاي علمي كم‌نظير و ابتكاري بوده و يكي از عوامل توسعه و ترويج دانش فلسفه و حكمت شناخته شده است و چندين انجمن و مؤسسة فلسفي را ايجاد و اداره كرده و بيش از دو دهه كار درخشان در چارچوب تخصصي را پشت سر گذاشته و از اين راه چندين خلاء فرهنگي و فلسفي كشور را ـ كه از عهدة تشكيلات دولتي بر نمي‌آيد ـ پر كرده است. اينگونه مؤسسات مورد بيمهري دولت، در بيشتر موارد جور دولت را نيز ميكشند، و با فداكاريهاي مسئولين آن مؤسسات (كه حتي گاهي بدون دريافت حقوق و مزاياست) بسياري از نقايص و خلاءهاي علمي و فرهنگي را پر ميكنند. قطع كمكهاي دولتي به اين مؤسسات و بنيادهاي علمي را اگر در كنار بذل و بخششهاي (دستگاه) بودجه به بنگاههاي ورزشي بويژه فوتبال و مسخره‌گيهايي بنام هنر و سينما و رسانه‌هاي غيرمتعهد قرار دهيم و رابطه بودجه با اين دو جبهه‌را مقايسه نمائيم، هنجار غلط تبعيض را كه قانون اساسي آنرا بشدت رفع و رد نموده در برابر خود مي‌يابيم. بودجه‌نويسي آينة تمام نماي ادارة كشور و اراده و نيّت دولت ميباشد؛ خوب است كه عزيزان مسئول مالي كشور متوجه مخاطرات اينگونه اقدامات نسنجيده باشند تا در معرض تهمت هماهنگي با دشمنان خارجي براي مقابله با نظام انقلابي اسلامي ايران قرار نگيرند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        6 - سخن سردبیر
        آیت‌الله سیدمحمد خامنه‌ای
        مجله خردنامه صدرا‌ ‌با اين شماره تابستاني خود به يكصدمين شماره خود رسيد و به بيست و پنجمين سال عمر خود قدم گذاشت. براي كساني كه مجله يا نشريه، مصرفي چند روزه دارد و پس از خواندن بيرنج و آسان آن را فراموش ميكنند، يك نشريه و مجله پديده‌يي با عمر يك يا چند روزه است، اما هم چکیده کامل
        مجله خردنامه صدرا‌ ‌با اين شماره تابستاني خود به يكصدمين شماره خود رسيد و به بيست و پنجمين سال عمر خود قدم گذاشت. براي كساني كه مجله يا نشريه، مصرفي چند روزه دارد و پس از خواندن بيرنج و آسان آن را فراموش ميكنند، يك نشريه و مجله پديده‌يي با عمر يك يا چند روزه است، اما همين نشريه براي كساني كه مادري نموده و دلسوزانه در توليد و ادامه حيات آن، عمر عزيز و آسايش خود را بر سر آن گذاشته و آن را به سن جواني رسانده‌اند، بگونه‌يي ديگر است. خردنامه صدرا‌ ‌بدان سبب به وجود آمد كه فلسفة سنتي اسلامي، بويژه حكمت صدرا در ميدان و بازار اجتماع نبود و تنها در برخي حوزه‌هاي علميه آموزش داده ميشد و بالعكس، فلسفة غرب مانند ديگر علوم انساني، عرصة دانشگاهها را فرا گرفته بود و افكار خام نوانديشانه و بيريشة غربي و گاه مغرضانة يهودي‌مآبانه در بازار فلسفه، بعنوان فلسفه معرفي ميشد، و بدنبال سياست مكّارانه غربي كه از زمان فروغي و ترجمة رسالة‌ ‌گفتار دكارت، سعي در كنار زدن ميراث فلسفي اسلامي داشت، سعي ميشود كه هر روز نوعي موضوع فلسفي از متفكري از غرب بر سر زبانها بيفتد و انديشمندان دانشگاه، و حتي گاهي حوزه، را به خود مشغول نمايد و حكمت اسلامي را پشت سر بگذارد، تا در غرب فرو رود و فراموش گردد. خردنامه صدرا‌ ‌در روزگاري پديد آمد كه تا آنجا كه ميدانيم هنوز هيچ مجله تخصصي فلسفي (كه جز به فلسفه نپردازد) نبود و ناچار مقالات فلسفي در لابلاي موضوعات ديگر علمي در مجلات چاپ ميشد. و پس از طلوع اين مجله خوشبختانه باب مجلات خاص فلسفي باز شد، كه اين از جهتي مثبت بود و از يك جهت ديگر منفي، زيرا كه متأسفانه كشور ما چندان كه سزاوار است تحقيق‌خيز نيست و حجم مقالات فلسفي كه در خور تحسين و داوري فايده علمي يا ابتكار باشد اندك است و اين مقابلة كثرت مجلات (كه حكم تقاضاكننده را دارد) با كمبود مقالات (كه بمانند بازار عرضه‌ ‌است)، توازن عرضه و تقاضا را برهم زد و مجلات فلسفي ناگزير به چاپ هر غث و ثمين شدند و سطح علّميت مجلات پايين آمد، بويژه كه امروز بيشتر مقالات نه از قلم اساتيد بلكه بدست دانشجويان نوشته و عرضه و چاپ ميشود. يكي از آفات مجلات فلسفي كشور ترجمه‌هايي است كه گاه از نويسندگان فلسفة غربي در مجلات فلسفي چاپ ميشود اما خردنامه‌ ‌بر آن بود كه اساساً مقالات ترجمه شده را نپذيرد و بر اين عهد پايدار بود و از طرفي بر آن بود كه آن دسته از مقالات مؤلفان ايراني را كه گاه انديشه‌هاي برخي متفكران گمنام يا كم نام غربي را (كه در حد مقايسه و تطبيق با حكمت متعاليه و ملاصدرا نيست و شأن حكماي بزرگ ايراني را فرو ميكاهد،) با اين حكيم و مكتب او مقايسه ميكنند با چاپ در مجله، تبليغ نكند و گوهر و خرمهره را در كنار هم ننشاند و شأن حكماي بزرگ را پائين نياورد. خردنامه صدرا‌ ‌خوشوقت است كه در اين سالهاي دشوار، ضمن ترويج حكمت و فلسفة اسلامي و ابتكاراتي كه در سبك و نام و در روش عرضة مقالات و حتي قطع خاص مجله و نگارش سرمقاله‌هاي آن داشته (و بر خلاف بيشتر مجلات، سرمقاله‌ ‌را وسيله‌يي براي طرح برخي مشكلات روز كشور و فرهنگ و فلسفه به مسئولان كرده است)، با انتشار اين مجله، حكمت صدرائي و فلسفة سنتي اسلامي ايراني را از انزواي خود بيرون آورده و از محافل آموزش حوزه‌ها به عرصة نقد و بيان و تحقيق كشانده، و نه فقط دانشگاههاي داخلي كه حتي بگونه‌يي توجه متفكران ايراني و غير ايراني خارج از كشور را نيز به اهميت و عمق فلسفة اسلامي آگاه ساخته و آنان را بسوي خود خوانده، و ايران انقلابي را كه ام‌القراي روزگار است، ام‌القراي فلسفه و كعبة انديشه ناب الهي نمايد. تا بامروز چنين رفته و بوده و از خداوند قادر متعال ميخواهيم كه توفيق ادامه اين راه را از ما نگيرد و قوّتي در عزم و همتي شايسته عطا نمايد و مشكلات خرد و كلان موجود بر سر راه را از ميان بردارد؛ بفضله و رحمته. والسلام. پرونده مقاله